روزهای یکشنبه یکی از این شبکههای خارجی برنامه ای داره که مردانی که اغلب در دهه سوم زندگی هستند و هنوز با زنی ارتباط ندارن و یا قبلا داشتن و سالهاست که تنها موندن رو به چالش می کشن. یه برنامه یک هفتهای براشون در نظر میگیرن و باعث میشن که تغییرات اساسی در زندگی یکنواخت و خطی اونها اتفاق بیفته. چیزی که تو این برنامه جالبه این که تنهایی در همه جای دنیا ظاهرا شکل یکسانی داره و همه رو یه جور عذاب میده و تو این مورد جهانی اولیها و ما جهان آخریها یکسان هستیم. با خودم میگم اگه کسی یه همچین مجوزی تو ایران داشت و میتونست این برنامه رو بومیسازی کنه چه بیزنسی پردرآمدی میتونست داشته باشه. من که اگه روانشناس بودم حتما همین کار رو میکردم. البته اون برنامه پولی از کسی نمیگیره ولی فکر کنم همین قدر که یکی حاضر بشه جلوی دوربین زخمهای قدیمیش رو به کسی نشون بده خیلی شجاع هست و تازه باید یه پولی هم بگیره. از کجا به کجا رسیدم. ذهنم مادی شده که نشان دهنده اینه که کفگیر به ته دیگ که هیچی به ته اجاق گاز رسیده!
از عنوان پست تعجب نکنید. چند روز پیش رفته بودم کتابفروشی که لوازم التحریر هم داشت تو صف صندوق بودم که دختر نوجوونی به همراه مادرش اومد و به فروشنده گفت آقا "مداد اتد تست زنی" دارید؟ منو میگی صورتم که هیچی کلا خودم شکل علامت سوال شده بودم. یه کمی معطل کردم ببینم "مداد اتد تست زنی" چه شکلی هست؟ یعنی اگه 20 سال پیش هم بود من اون وقتا تو کنکور قبول میشدم؟ خلاصه مداد رو که دیدم دیدم ظاهرش فرق چندانی با مداد اتد خودم نداره. از دختر خانم پرسیدم عزیزم یعنی این مداد چی کار میکنه؟ اون طفلکی هم فکر کرد من از جنگلهای آفریقا اومدم و به عمرم مداد اتد ندیدم گفتم باهاش تست کنکور میزنن خانم!!! دیگه من نتونستم خودمو کنترل کنم و زدم زیر خنده. همرا من مادرش و چند تا خانم و فروشنده هم خندیدن. فروشنده می گفت این مدادها خودشون جواب درست تست رو تشخیص میدن. خلاصه من هنوز از این شوک درنیومده بودم که یه خانم دیگه ای گفت: آقا خودکاری که خودش رو پاک کنه دارید؟ یعنی تکنولوژی چقدر پیشرفت کرده تو این سال ها؟؟!!! خوبی دوباره دانشگاه رفتن من اینه که کم کم دارم به روز میشم. فک کنم همین فرمون رو برم دکتری هم می گیرم.